این کتاب را تقدیم می‌کنم به کارگران افغانی مقیم ایران، که بدون مجوز کار، بدون هیچ حمایت و پشتیبانی و علی‌رغم همه موانع، با همت و کار و تلاش شبانهروزی خویش همگی شاغل بوده و از کارگر ساده به استاد کار و پیمانکار تبدیل شده اند و حجت را بر جوانان ایرانی که در انتظار حمایت و امکانات، بیکار نشستهاند، تمام کردند.
این کتاب را تقدیم می‌کنم به آن دسته عظیم از کارکنان دستگاههای حکومتی که مطابق با آخرین ارزیابی منتشره از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، متوسط ساعت مفید کاری در ادارات را به 22 دقیقه در روز کاهش دادهاند و بدون اینکه توجه کنند، در حالی که حقوقشان از جیب ملت تأمین میشود، از انجام وظیفه خویش طفره میروند و ارباب‌رجوع را در ادارات سرگردان و از انجام سریع امور آنان پرهیز و کارهای امروز را به فردا موکول می‌کنند، تا شاید با مطالعه این کتاب دچار وجدان درد شوند و تغییر مثبتی در رفتار کاریشان حاصل شود.
این کتاب را تقدیم می‌کنم به تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگانی که از کار و تلاش به عنوان خرکاری و سگ‌دویی نام میبرند تا یا حرفه خود و یا سبک ضدفرهنگی نویسندگی و تولیدات خویش را تغییر دهند.
این اثر را تقدیم می‌کنم به مسولان حکومتی و نیز به دولت مردان و نیز نامزدهایی که در ایام انتخابات، بی‌جهت بر توقعات مردم از بودجه عمومی دامن میزنند و وعده‌های نشدنی میدهند، بدون اینکه بگویند هزینههای تحقق چنین وعده‌هایی از کجا تأمین میگردد، تا شاید از توهم خود و یا فریب مردم دست بردارند و به جای دادن وعده‌های خدمات از منابع خیالی، برنامههایی را برای تولید ثروت در کشور و افزایش اقتدار ملی ارائه کنند..
این کتاب را تقدیم می‌کنم به دانشجویانی که خود را بخشی از «صورت مسئله» دانسته، انتظار دارند که برایشان شغل ایجاد شود تا شاید خود را به جای «صورت مسئله»، «بخشی از راهحل» بدانند و طوری درس بخوانند که بتوانند بدون انتظار کمک و امکانات دولتی برای خود و برای آنان که به دانشگاه راه نیافتهاند، شغل ایجاد کنند.
این کتاب را تقدیم می‌کنم به اساتیدی که دانشجویانی را تربیت می‌کنند که بعداً از ضعف آنان در مصادر مدیریتی و کارشناسی انتقاد می‌کنند تا شاید همت بیشتری در آموزش و تربیت نیروها به کار گیرند.
این کتاب را تقدیم می‌کنم به دانشآموختگانی که به محض پیشنهاد بهتر کاری از سوی کشورهای خارجی، حتی از سوی دشمنان ملت ایران، به آن لبیک گفته، ملت خویش را از خدمات خویش محروم می‌کنند و مسبب عقبافتادگیهای کشور میشوند تا شاید عرق ملی و دینی آنان به جوش آید و خدمت به ملت و کشور خویش را بر خدمت به دشمنان بیگانه ترجیح دهند.
این کتاب را تقدیم می‌کنم به صاحبان سرمایه که به جای سرمایهگذاری در اموری که ثروت جدیدی برای کشور تولید کند، سرمایه خود را در دلالیهای بی‌جا و «جابهجایی ثروت» به نفع خویش هزینه می‌کنند تا شاید به خود آیند و راه و روش خویش را تغییر دهند و سرمایههای خویش را در جهتی به کار گیرند که هم خود از آن منتفع شوند و هم کشور را از واردات بی‌نیاز کرده، بر تولید ملی بیفزایند.
و در پایان این کتاب را تقدیم به مردمی می‌کنم که تصور می‌کنند با اتکا به درآمدهای عمومی کشور میتوان معیشت، مسکن، اشتغال و رفاه عمومی را تأمین کرد، تا از این توهّم خارج شوند و ایران را از مقام دومی تنبلی اجتماعی جهان خارج کنند.
این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.