این طرحها با رویکردی اقتدارگرا، از بالا به پایین، کمی و کالبدی نتوانستهاند راهحلهای کارآمدی را در مواجهه با مسائل و مشکلات شهر و شهروندان ارایه کنند. به استناد تجارب جهانی و بررسی سیاستها و برنامههای توسعه شهری در کشورهای توسعه یافته، سیاست بازآفرینی شهری با رویکردی شهرنگر، جامع و یکپارچه با تاکید بر مقوله «کیفیت زندگی» به عنوان یک دستور کار شهری جدید میتواند برنامه مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی شهر و شهروندان باشد.
نابسامانی کنونی شهرها، زندگی شهروندان را دچار مخاطرات فراوان کرده و کیفیت سکونت را به نازلترین وضع خود رسانده است. نمودهای این نابسامانی، در پهنههای مختلف شهری به شکل عرصههای ناکارآمد، بخشهای وسیعی از شهرها را در برگرفته و جمعیت قابل توجهی از ساکنان شهر به شکل مستقیم یا غیرمستقیم از مسائل و مشکلات آن رنج میبرند. مهمترین مسائل مبتلابه شهرها به ویژه کلانشهرهای کشور عبارتند از:
– فقرشهری، مشتمل بر فقر درآمدی، فقر بهداشتی- آموزشی و خدمات اجتماعی، فقر خدمات پایه (زیربنایی و روبنایی) از قبیل شبکه آب سالم، توزیع برق و سایر خدمات زیربنایی و خدمات درمانی، فقر امنیت و بسیاری محرومیتهای دیگر.
– ناکارآمدی نظام جابهجایی، تحرک، جنبش و پویایی شهری در یک نظام ساختاری و یکپارچه شهری
– نابرابریهای فضایی- کارکردی، توسعه نامتعادل و ناهماهنگ و توزیع نابرابر خدمات
– بحران هویت، تنزل ارزشها، افت منزلت اجتماعی- مکانی و بیتوجهی به حفاظت و حراست از میراث معنوی- طبیعی و ملموس
– تابآوری پایین شهرها در مواجهه با بلایا و مخاطرات، کاهش ایمنی، خطرپذیری و ریسک
– تنزل کیفی محیطزیست، آلودگیها، بحران آب، تخریب زیستبومها، کمبودها و توزیع نامناسب فضای سبز
ناکارآمدی نظام طرحریزی و برنامههای توسعه شهری در مواجهه با مسائل فوق، بر ضرورت توجه و تدوین یک دستورکار شهری جدید میافزاید. بیش از چهار دهه از برنامهریزی و تهیه طرحهای توسعه شهری میگذرد. این طرحها با رویکردی اقتدارگرا، از بالا به پایین، کمی و کالبدی نتوانستهاند راهحلهای کارآمدی را در مواجهه با مسائل و مشکلات شهر و شهروندان ارایه کنند. به استناد تجارب جهانی و بررسی سیاستها و برنامههای توسعه شهری در کشورهای توسعه یافته، سیاست بازآفرینی شهری با رویکردی شهرنگر، جامع و یکپارچه با تاکید بر مقوله «کیفیت زندگی» به عنوان یک دستور کار شهری جدید میتواند برنامه مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی شهر و شهروندان باشد.
امروزه این سیاست در قالب برنامههای موضوعی متنوع و گسترده از قبیل برنامه کاهش فقر شهری، تابآوری شهری، همه شمولی و مقابله با جریان طرد اجتماعی، رنسانس شهری، شهرپایدار، عدالت فضایی- اجتماعی، توانمندسازی، حکمروایی خوب، حفاظت و باززندهسازی مطرح و به مورد اجرا گذاشته میشود. عرصههای متنوعی از شهر نیز که دچار نابسامانی و مسائل و مشکلات فضایی- کارکردی هستند نیز مشمول این سیاست هستند. در این خصوص، بازآفرینی مبادی ورودی شهرها، رودخانهها و حاشیه عرصههای طبیعی، فضاهای عمومی، ایستگاههای راهآهن، محلات، اراضی مستعد توسعه مجدد، پایانههای شهری و مراکز تاریخی شهرها از نمونههای قابل توجهند.
وزارت راه و شهرسازی در تلاش است با طرح این دستور کار شهری جدید، سیاست نوینی را برای خروج از بحران فوقالذکردر عرصه توسعه شهری رقم بزند.
*معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری ایران