نظام مهندسی ساختمان و انتخابات مردم سالارانه

نظام مهندسی ساختمان و انتخابات مردم سالارانه

نظام مهندسی ساختمانو انتخابات مردم سالارانه
نویسنده : مهدی روانشادنیا*

سازمان‌ها گونه‌ای از اختراعات اجتماعی هستند، که بر پایه تقسیم کار شکل می‌گیرند. برای تعیین قابلیت یک سازمان، سه معیار شایستگی ورودی، شایستگی خروجی و شایستگی‌های فردی را می‌توان سنجید. از آنجا که سازمان‌های کشور ما، با ضعف جدی در دانش سازمانی، صلاحیت‌ها و مهارت‌های کار تیمی‌مواجهند، شایستگی فردی نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت خواهد داشت. از همین دیدگاه اهمیت انتخاب مدیران در کشور ما دو چندان می‌شود.

قانون نظام مهندسی ساختمان در اردیبهشت 1371 تصویب و جایگزین قانون نظام معماری و ساختمانی مصوب 1352 و اصلاحیه سال 1356 آن شد. پس از آن در اسفندماه سال 1374 قانون مورد تجدید‌نظر جدی واقع شد و با عنوان «قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان» مورد بازنگری قرار گرفت و بدین ترتیب سازمانی به نام سازمان نظام مهندسی ساختمان متولد شد.

هم اکنون که در آستانه انتخابات دوره هفتم هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان قرار داریم، بیش‌از 300 هزار عضو، گردش مالی هنگفت و اهمیت سازمان در زنجیره تأمین صنعت ساختمان، آن را به یک سازمان عریض و طویل تبدیل کرده که در معرض تهدیدهای بسیاری قرار دارد. در حال حاضر، بسیاری از ذینفعان کلیدی در فاصله‌ای معنا دار با این سازمان قرار دارند، به نوعی که سوابق نشان می‌دهد که حدود 10 تا 15 درصد مهندسان، در انتخابات این سازمان شرکت می‌کنند. در مجامع عمومی‌سازمان 100 هزار نفری تهران کمتر از هزار نفر شرکت می‌کنند، که گاه بی‌نتیجه خاتمه می‌یابد. این قهر اعضا با سازمان را می‌توان ناشی از انتقاد به عملکرد گذشته، نا امیدی از آینده و تردید در تأثیرگذاری بر روند موجود دانست. متأسفانه سیاست‌زدگی به نهادهای اینچنینی رسیده و در بازی انتخابات نیز کمتر شاهدیم افراد دانشگاهی و صنفی، هزینه ورود فعالانه به آن را بپردازند.

در شرایط فعلی این ابهام وجود دارد که آیا سازمان نظام مهندسی ساختمان یک سازمان مردم نهاد است و یا بخشی از حاکمیت؟ یک سازمان مشورتی است و یا تصمیم‌گیر؟ نظارتی است یا اجرایی؟ رابطه سازمان‌های استانی با شورای مرکزی چیست؟ آیا وظیفه اش توزیع‌کننده کار است یا تنسیق امور؟ مدافع صنف است یا مدافع حرفه؟ نظام مهندسی است، یا نظام مهندسان؟ در پاسخ به این سوالات ضرورت بازنگری و بازتعریف نقش و ساختار سازمان احساس می‌شود. پس از انتخابات، در یک دوره سه ساله، انتخابات بعدی گروههای تخصصی و انتصابات روسای دفاتر نمایندگی و… بر عملکرد سازمان سایه می‌افکند. از طرف دیگر، سازمان با انبوهی از کارهای عقب افتاده و جاری مواجه است، که این خود هیات مدیره را درگیر روزمرگی کرده و عملکرد برنامه محور را تضعیف می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *