در جنگ جهانی دوم ژاپن شکست سختی از نیروهای متفقین بهویژه آمریکا خورد. خرابیهای جنگ که منجر به ویرانی ۲۵ درصد از داراییهای غیرنظامی و نابودی ۴۱.۵ درصد از ثروت ملی این کشور شده بود. فارغ از آنها مسئولیت پرداخت غرامت به متفقین باعث بروز فشار بیشتری بر این مردم و دولت ژاپن شد و سبب گردید این کشور با داشتن ۱۳ میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را در آن مقطع تاریخی تجربه کند. کمبود مواد غذایی، تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد کفاف سیر کردن شکمشان را هم نمیداد.
فرهنگ مصرفی صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز دیگر عامل اصلی پیشرفت اقتصادی ژاپن طی دهههای پس از جنگ دوم جهانی است. دو ویژگی حائز اهمیت مردم ژاپن در حوزه مصرف عبارت بوده از قناعت و اعتدال در مصرف و تاکید بر مصرف کالاهای وطنی.
مردم ژاپن طی این سالها مقاومت و تلاش به قناعت مشهور شدهاند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل میکرده اند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجمل گراییهای زائد است باعث انباشت سرمایه بیشتر و در نتیجه تامین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است.
حمایت از صنایع داخلی تا دستیابی به قدرت رقابتی: دولت ژاپن با سیاستهای مناسب علاوه بر تشویق صادرات، واردات کالا را محدود کرد تا زمینه برای تقویت تولیدکنندگان ژاپنی فراهم شود. این دولت برای افزایش مزیتهای صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود ین در مقابل دلار آمریکا کرد تا کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزانتر تمام شود و صادرات ژاپن افزایش یابد.
الگوی صادرات ژاپن مبتنی بر صادرات کالاهای ساخته شده و با ارزش افزوده بالاست و نه بر صادرات مواد اولیه و خام است. درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعه کشور با برنامهریزی دقیق هزینه میشود. الگوی واردات مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیه مورد نیاز صنایع این کشور است. در ذهن مدیران اولویت تولید است نه سود کوتاه مدت، بنابراین الگوی اقتصادی حاصله مبتنی بر چند گزاره اصلی زیر است: