ساخت ناب(Lean Construction ) چیست؟
مطلبی از وبسایت شخصی دکتر مهدی روانشادنیا
مقدمه
دو انقلاب در ابتدا و انتهای قرن بیستم رخ داد ؛ انقلاب آغازین همانا ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید دستی بود و انقلاب پایانی ظهور تولید ناب و خاتمه یافتن عصر تولید انبوه است . اکنون جهان در آستانه عصری جدید به سر میبرد ، عصری که در آن دگرگونی شیوههای تولید محصولات و ساختههای بشر چهره زندگی او را یکسره دگرگون خواهد کرد . پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون (مدیر جنرال موتورز) تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی که شرکتهای اروپایی رواج داده بودند ، بدرآوردند و به عصر تولید انبوه کشاندند. همچنین تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تایچیاوهنو درشرکت خودروسازی تویوتا در ژاپن مطرح گردید . مبحث تولید ناب در سال 1990 توسط جیمز ووماک و همکارانش از دانشگاه MIT در قالب یک کار تحقیقاتی با عنوان ماشینی که جهان را تغییر داد منتشر گردید . او و همکارانش ، تولید ناب را به عنوان ترکیبی از مدل تولید سنتی فورد و مدل کنترل اجتماعی در محیط تولید ژاپنی میشناسند ؛ بنابراین بحث تولید ناب و نیز سایر شیوههای تولیدی با صنعت خودروسازی گره خورده است و برای توصیف شیوه تولید ناب نیاز به بررسی سه شیوه تولیدی بالاست تا با مقایسه آنها تفاوت و امتیازاتشان معلوم گردد .
تولید دستی
یک تولیدگر دستی از کارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطافپذیر استفاده مینماید تا دقیقا آنچه را بسازد که مشتری میخواهد ؛ یعنی یک واحد در یک زمان . برخی مشخصههای تولید دستی عبارتند از :
1- وجود نیروی کاری ماهر .
2- وجود سازماندهی بسیار غیرمتمرکز .
3- به کارگیری ابزارآلات ماشینی چندکاره .
4- حجم بسیار پایین تولید .
از ضعفهای تولید دستی این است که قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید ، قیمت پایین نمیآید . (امروزه در مورد ماهوارهها و سفینههای فضایی که برجستهترین تولیدات دستی هستند همین مشکل به چشم میخورد) .
تولید انبوه
تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصین ماهر استفاده مینماید ، اما این محصولات توسط کارگران غیرماهر ساخته میشوند که ماشینآلات گران و تکمنظوره را هدایت میکنند . این محصولات همشکل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید میشوند . ازآنجاکه تولید محصول جدید محتاج تغییر کل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد . ازینرو تولیدکننده انبوه تا جائیکه ممکن باشد ، از نوآوری در طرح خودداری مینماید . در نتیجه محصول ، به بهای از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روشهای کاری که برای کارکنان کسالتبار است ، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد . برخی از مشخصههای تولید انبوه عبارتند از:
1- نیروی کار : تقسیم کار تا هرجا که امکان دارد ؛ در کارخانههای با تولید انبوه ، کارگر مونتاژکننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد .
2- سازماندهی : با استفاده از یک ادغام عمودی کامل ، تولیدکننده انبوه سعی میکند که از مواد اولیه تا سایر قطعات را خود تولید کند . ولی مشکل ادغام عمودی کامل ، دیوانسالاری وسیع است.
3- ابزارها : از ابزارآلاتی که فقط در هر زمان یک وظیفه را انجام میدهد استفاده میشود که این کار صرفهجویی زیادی در زمان آمادهسازی ماشینآلات به وجود میآورد .
4- محصول : محصولات تنوع اندکی دارند اما قیمتهای آن به خاطر تنوع کم روند نزولی پیدا میکند .
- اصول تفکر ناب
عرصه کنونی کسب و کار ، تصویری جدید از سازمان ارائه میکند که با این نگرش جدید ، سازمان مجموعهای از فرایندهایی است که هدف آنها ایجاد ارزش برای مشتریست و مستلزم ایجاد ارزش برای مشتری ، آفرینش ارزش در خود سازمان است . مفهوم بنیادی تفکر ناب ، در ریشهکن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان نهفته است . تفکر ناب نگرشی است برای افزایش بهرهوری و ارزشآفرینی مستمر و حداقل کردن هزینهها و اتلافات ؛ به این ترتیب میتوان دروازه ورود به سرزمین ارزش ها برای مشتری را رفع عیوب ، اتلافات و خطاهای مشهود از طریق روشهای سریع ، نظیر مفاهیم و تکنیکهای تفکر ناب (Lean Thinking) دانست ؛
تفکر ناب را میتوان در پنج اصل خلاصه نمود ؛ با درک دقیق این اصول و سپس با تلاش برای گره زدن آنها به یکدیگر ، میتوان ضمن بکارگیری کامل شیوهها و فنون ناب به راهکاری پایدار در نابسازی سازمان و فرایندهای آن دست یافت . این پنج اصل عبارتند از :
۱) تعیین دقیق ارزش هر محصول معین (Value) .
۲)شناسایی جریان ارزش محصول (Value Stream) .
۳) ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش (Flow) .
۴) امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد (Pull ) .
۵) تعقیب کمال (Perfection) .
- مودا یا اتلاف
مودا؛ واژه ای ژاپنی که باید آن را بشناسیم. مودا به معنای اتلاف است و به ویژه، به هر فعالیت انسانی اطلاق می شود که جاذب و مصرف کنندۀ منابع و ذخایر است، ولی هیچ ارزشی نمی آفریند. این موداها عبارتند از:
– اشتباهاتی که باید اصلاح شوند؛
– تولید چیزهایی که کسی خواهان آنها نیست؛
– موجودی ها و کالاهای فروش نرفته ای که روی هم انبار می شوند؛
– مراحلی از پردازش که به راستی ضرورتی ندارند؛
– حرکات نیروی انسانی؛
– حمل و نقل کالا از یک نقطه به نقطه ای دیگر بی هیچ هدفی؛
– توقف و انتظار کارکنان برای انجام کاری در «پایین جریان» به دلیل انجام نگرفتن به موقع کاری در «بالای جریان»؛ و
همه و همه مودا هستند.
هفت مورد از موداهایی که بر شمرده شد، توسط تاایچی اوهنو (1990-1912)، از مدیران تویوتا و سرسخت ترین دشمن تاریخ بشری اتلاف، شناسایی شده است.
- کایزن چیست ؟
کایزن ترکیبی دو کلمه ای از یک مفهوم ژاپنی است که تعریف آن تغییر به سمت بهتر شدن یا بهبود مستمر و تدریجی است. در واقع کایزن بر این فلسفه استوار است که برای ایجاد بهبود در سازمان ها لازم نیست به دنبال تغییرات انفجاری یا ناگهانی باشیم ، بلکه هر نوع بهبود یا اصلاح به شرط آنکه پیوسته و مداوم باشد، ارتقای بهره وری را در سازمان ها به ارمغان خواهد آورد.
- مدیریت و کایزن
اگر بخواهیم وظایف مدیران را برشمریم، به فهرست بلند بالایی از اقدامات ریز و درشت میرسیم که بسیاری از آنها در چارچوبهایی قابل دسته بندی است . دانشمندان علوم مدیریت بر همین اساس نظریاتی را خلق کرده اند که مهمترین کاربرد آنها، دسته بندی یا طبقه بندی این وظایف است. یکی از این نظریات پذیرفته شده نظریه فایول است که اهم وظایف مدیران را این گونه بر می شمارد:
1 هدایت و رهبری
2 سازماندهی
3 برنامه ریزی
4 نظارت و کنترل
5 هماهنگی
- · ساخت و ساز ناب
Lean construction برگرفته از اصول Lean Manufacturing (تولید ناب ) میباشد و رویه ای برای یکپارچه کردن مراحل طراحی و ساخت . برخلاف تولید کارخانه ای ، ساخت و ساز پروژه ای است بر مبنای پروسه تولید . Lean construction با دیدی کل نگرانه ، بهسازی همزمان و پیوسته در تمام ابعاد ساخت و محیط زیست را پیگیری می کند که این ابعاد عبارتند از: طراحی ، ساخت ، بهره برداری ، نگهداری و بازیافت . این رویکرد بر آن است تا عملیات ساخت را با کمترین هزینه و در عین حال بالاترین ارزش حاصله بر طبق نیازهای استفاده کننده به اتمام برساند .
مفهوم ناب سازی در ساخت وساز ؟
سبکی است برای طراحی سیستم تولید به منظور کمینه سازی اتلاف مصالح ، زمان و انرژی صرف شده برای تولید حداکثر ارزش ممکنه .طراحی چنین سیستم تولیدی برای رسیدن به اهداف ذکر شده جزبا همکاری تمام افراد سهیم در پروژه ( کارفرما ، پیمانکار ، مدیران ، استفاده کنندگان نهایی ) از ابتدای شروع پروژه میسر نمی باشد . این امر چیزی فراتر از تعهدات قراردادی می باشد .
ناب سازی در ساخت وساز ایده سازنده اصلی “master builder” و منافع حاصل از آن را نشانه گیری می کند .
برای رسیدن به هدف مطلوب ، وسایل رسیدن به آن نیز تغییر می یابد . بنابراین هدف تحقق یافته نتیجه ای از وسایل در دسترس ما هستند .
ناب سازی ساخت و ساز تکمیل کننده مدیریت ساخت و ساز سنتی است بوسیله : (1) دو معیار بحرانی و لازم برای موفقیت اتمام پروژه های بزرگ، در نظر گرفتن و توجه به جریان مصالح و اطلاعات و تولید ارزش در سیستم تولید می باشد . (2) الگوهای مختلف مدیریت پروژه و تولید ( در برنامه ریزی – اجراء – کنترل ).
در حالی که ساخت و ساز ناب در ماهیت شبیه به تولید ناب می باشد ، تفاوت در نحوه درک و همانطور پیاده سازی آن می باشد . ماهیت مشترک آنها در اصول زیر می باشد :
Ø بهبود سیستم از طریق همکاری و یادگیری سیستماتیک
Ø بهسازی پیوسته بواسطه درگیر کردن تمام افراد در سیستم
Ø تمرکز بر تحویل ارزش مطلوب به مالک/کارفرما/استفاده کنندگان نهایی
Ø جریان دادن ارزش توسط حذف سیستماتیک موانع در برابر ایجاد ارزش و آن قسمتهایی ازپروسه که هیچ ارزشی ایجاد نمی کند
Ø ایجاد سیستمی مبتنی بر درخواستهای تولید و تحویل از پایین جریان برای انجام گرفتن فعالیت های بالای جریان (در این سیستم تامین کننده بالای جریان چیزی را تولید نمی کند مگر اینکه از سوی خریدار پایین جریان علائمی دال بر نیاز بدان دریافت شده باشد.)
تفاوت در جزئیات ناشی از تصدیق این مطلب است که ساخت و ساز پروژه ای است بر مبنای تولید در حالیکه محصول، نتیجه نهایی کار است و نمونه اصلی ساخته شده است .
اولویت در تمام کارهای ساختمانی با :
1) در جریان نگه داشتن کار ، بنابراین نیروی کار همواره مولد باشند .
2) کاهش موجودی مصالح و ابزار (حذف انبار )
3)کاهش هزینه
کین (2004) ناب سازی در صنعت ساخت وساز را بارسیدن به 6 هدف مشخص کرد :
1- ساختمان به اتمام رسیده حداکثر کارآیی را داشته باشد که در این بین رضایت استفاده کنندگان را نیز تامین کند .
2- استفاده کنندگان نهایی با کم شدن هزینه حق مالکیت سود بیشتری از محصول می برند .
3- ناکارآمدی و اتلاف در استفاده از نیروی انسانی و مصالح بایستی حذف شود .
4- تامین کنندگان متخصص از ابتدا در طراحی درگیر شوند تا به یکپارچگی در ساخت دست پیدا کنیم.
5- انجام یکپارچه طراحی و ساخت تا مسئولیت ها از یکدیگر قابل تمیز و مشخص باشند .
6- برقرار کردن مقیاسی برای اندازه گیری عملکرد کنونی و بهبود وضعیت .