مدیریت یکپارچه شهری چیست؟
برخی از کارشناسان،فلسفه مدیریت واحدشهری رافقط برطرف شدن ناهماهنگی ها، تداخل در وظایف سازمان های خدمات رسان، تعدد مراکز تصمیم گیری در روستاها و شهرها و در نتیجه ایجاد نارضایتی در مردم، ضایع شدن بیت المال و ایجاد مشکلاتی چون ترافیک بویژه در کلانشهرها می دانند.
ولیکن بعضی از کارشناسان نظر دیگری دارند ومعتقدند در طرح مدیریت -واحد- شهری، تصمیم گیری و اجرای 23 وظیفه به شهرداری و شوراها منتقل و تفویض اختیار می شود. کل این مسئولیت ها و وظایف به همراه بودجه های آن در اختیار شوراها و شهرداری ها قرار می گیرد چرا که دولت نمی تواند به تمام امور شهری و روستایی رسیدگی کند و در نتیجه هزینه بالا و بهره وری پایینی برای مردم و دولت دارد .
براساس برنامه از تصدیهای قابل واگذاری دستگاههای دولتی می توان به امور توسعه و عمران شهر با اولویت امور مربوط بهمدیریت ترافیک، راهنمایی و رانندگی، مدیریت نگهداری و بهرهبرداری پارکهای جنگلی و اراضی ملی و منابع طبیعی با کاربری فضای سبز، بهسازی و بهرهبرداری بستر و حریم رودخانهها و مسیلها و انهار طبیعی(با رعایت مقررات فنی وزارت نیرو و حفظ مالکیت دولت)، اداره اماکن گردشگری، کتابخانههای عمومی و ورزشهای همگانی در محدوده قانونی شهرها را به شهرداریها اشاره کرد.
از سوی دیگر از فحوای بندهای فوق الذکر به راحتی مشخص است که منظور والبته هدف ازمدیریت واحد شهری قرار گرفتن شهرداری در رأس همه امور اجرایی شهراز خدماترسانی تا توسعه و عمران نیست، بلکه نوعی از مدیریت یکپارچه و توانمند در همه نهادها و ارگانهایی است که در بهبود مسائل و رفع مشکلات شهری به صورت موضوعی و موضعی میتوانند نقشی مستقل یا مکمل داشته باشند.
مدیریت یکپارچه شهری شامل بخشهای مختلف و متنوعی مانند مدیریت حمل ونقل وترافیک ،محیط زیست وزندگی ،بازسازی بافت فرسوده شهری،مدیریت فرهنگی شهر ،مدیریت آب و فاضلاب وده ها موضوع دیگر در شهر است.
واقعیت این است که اولین رکن تحقق مدیریت یکپارچه شهری ارتقای جایگاه شورای شهر است.جایگاهی بسیار فراتر از شورای شهرداری،جایگاهی به جا مانده از سه ،چهار دولت گذشته که خواسته یا ناخواسته مانع از اجرای قوانین برنامه های فوق الذکر شدند.
کلان شهرها پدیده ای جهانی است. پدیده کلان شهرها در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعیت، سوداگری تازه به دوران رسیده، همراه است.
مهمترین چالش های پایداری کلانشهر ها:
ایجاد اشتغال، درآمد متناسب با افزایش جمعیت، تامین زیرساخت ها، خدمات رسانی شهری، آلودگی محیط زیست و منابع طبیعی است.
در دنیا نظام مدیریت شهری به سمت تلفیق هرچه بیشتر حرکت می کند. در این زمینه دو مدل ارائه شده است. دریک طیف حکومت شهری مطرح شده است و در طیف دیگر مدیریت مردمی شهرها. به عبارتی بحث مشارکت از نظر کیفیت و کمیت مطرح است. در نظام مدیریت مردمی، هدف این است که همه حضور داشته باشند، همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند ازجمله عناصر دولتی، محلی، بخش خصوصی و… به این منظور باید شرایط زیر مهیا باشد:
1. مشروعیت مدیریت شهری
2. شفافیت
3. پاسخگویی و محاسبه پذیری
4. پوشش دهی به همه اقشار مشاغل و غیرمشاغل شهری.
نظام مطلوب مدیریت شهری با اقدامات و راهکارهای زیر محقق خواهد شد:
1) توزیع مجدد قدرت
2) ضرورت توانمندسازی شوراها و شهرداری ها
3) بسترسازی فرهنگی برای مدیران و کارکنان و سپس برای شهروندان