ثبت نام | ورود
English
امروز شنبه 1403.10.1 Iranian Construction Engineering and Management
صفحه اصلی
سایر مباحث مدیریت

21 اصل کلیدی برای موفقیت در رهبری بنگاه اقتصادی
برایان تریسی نامی آشنا برای بسیاری از فعالان کسب و کار است. این نویسنده مشهور، به خاطر ارائه مفاهیم مهم مدیریتی در قالب زبانی ساده و آشنا در دنیا شناخته شده است.
برایان تریسی در چند سال اخیر مجموعه‌ای چند جلدی در حوزه مدیریت منتشر کرده است و در هر جلد، به بررسی یکی از امور مرتبط با این حوزه گسترده می‌پردازد.
انتشارات «دنیای اقتصاد» تاکنون 6 جلد از این کتاب‌ها را با عنوان «جادوی انگیزش»، «مذاکره»، «تفویض اختیار»، «رهبری»، «مدیریت زمان» و «مدیریت» منتشر کرده است و ترجمه فارسی دو عنوان دیگر با نام «بازاریابی» و «خلاقیت و حل مساله» را نیز به زودی روانه بازار کتاب ایران خواهد کرد.
چهارمین جلد از این مجموعه «رهبری» نام دارد. برایان تریسی در این کتاب به معرفی 21 اصل کلیدی در زمینه رهبری می‌پردازد. این 21 اصل کلیدی در قالب 21 فصل کوتاه به خواننده ارائه می‌شود.
فصل نخست این کتاب به یکی از کلیدی ترین مفاهیم در مورد رهبری اشاره می‌کند و آن هم اینکه، رهبری امری آموختنی است و با تقویت مجموعه‌ای مهارت‌هایی که رهبران بزرگ تاریخ داشتند، می‌توان مهارت‌های رهبری را در خود تقویت کرد.
فصل دوم به ضرورت تعیین رسالت و ماموریت فردی می‌پردازد. همه رهبران بزرگ تاریخ، چشم‌اندازی بلندپروازانه داشته‌اند و همین چشم‌انداز، موجب انگیزش بخشی به خود و پیروان خود شده است. همچنین این رسالت و ماموریت فردی، با گذشت زمان در قالب چشم‌انداز و ماموریت سازمانی که این افراد پایه‌گذاری می‌کنند نمود عینی‌تری می‌یابد.
در فصل سوم با ضرورت عمل‌گرایی آشنا می‌شویم. عمل‌گرایی به معنی «خروج از ناحیه آسایش» و دست به کار شدن برای
جان بخشی به چشم‌انداز مورد نظر است. برایان تریسی در این فصل به ارائه فرآیندی 7 مرحله‌ای که رهبران بزرگ برای عملی‌سازی اهداف خود طی می‌کنند، می‌پردازد.
شجاعت در رهبری، موضوعی است که فصل چهارم کتاب به آن اشاره دارد. تردیدی نیست که شجاعت حرکت به جلو و نهراسیدن از موانع موجود، اصلی مهم در پیشرفت است. نویسنده در این فصل، مثال‌هایی تاریخی از جسارت رهبران بزرگ جهان ارائه و به تشریح تفاوت‌های میان شجاعت با ریسک بدن مطالعه پرداخته است.
در فصل پنجم، با ضرورت طراحی راهبرد آشنا می‌شویم. این فصل در ابتدا به معرفی اصل «تفکر برون یابی» برای پیش‌بینی آینده پرداخته و سپس فرآیندی 6 مرحله‌ای برای طراحی راهبرد ارائه می‌کند. معرفی شیوه «سناریوپردازی» که توسط بسیاری از شرکت‌های بزرگ (نظیر رویال داچ شل) برای طراحی راهبرد مورد استفاده قرار می‌گیرد، نیز جزو دیگر مطالب این فصل است.
فصل ششم کتاب «رهبری» به یکی از ابعاد مهم روان‌شاختی رهبری یعنی انگیزش بخشی به کارکنان اختصاص دارد. نویسنده در این بخش به معرفی نیازهای هیجانی کارکنان و شیوه‌های تامین این نیازها می‌پردازد و در ادامه با بررسی اختصاری شیوه‌های «تفویض اخیتار»، 6 اصل کلیدی در زمینه سپردن تکالیف به زیردستان را توضیح
می‌دهد.
فصل هفتم این کتاب، رنگ و بویی نظامی دارد! یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی که بسیاری از رهبران بزرگ هنوز از آن الهام می‌گیرند، کتاب معروف «هنر جنگ» نوشته سان تسو است. سان تسو، استراتژیست معروف چینی بود که این کتاب ارزشمند را حدود 500 سال پیش از میلاد نگاشت. این کتاب مجموعه‌ای از راهبردهای نظامی هنگام جنگ با دشمن عرضه شده است. برایان تریسی در کتاب «رهبری» به بررسی چند مورد از این راهبردها و شیوه استفاده از آن برای رهبری یک کسب و کار یا سازمان می‌پردازد.
فصل هشتم به جنبه‌ای دیگر از روابط انسانی یعنی برقراری ارتباط اختصاص دارد. در این فصل به‌طور اجمالی با برخی
پیش نیازهای ارتباط موثر نظیر اهمیت شفاف‌سازی و اقناع گری آشنا می‌شویم.
فصل نهم کتاب «رهبری»، اهمیت درس گرفتن از موقعیت‌های دشوار را مورد بررسی قرار می‌دهد. نویسنده در این بخش، به این نکته مهم اشاره می‌کند که رهبران بزرگ، مسائل و مشکلات را نه به‌عنوان پیشامدی منفی، بلکه به‌عنوان فرصتی برای پیشرفت می‌بینند.
تردیدی نیست که کار تیمی و بهره‌گیری از توانایی و استعداد افراد مختلف، امری ضروری برای موفقیت هر کسب و کاری به شمار می‌رود. برایان تریسی در فصل دهم به بررسی 7 اصل مهم برای شکل دهی و تقویت یک تیم توانمند پرداخته و مثال‌هایی در مورد این اصول بیان می‌کند.
فصل یازدهم این کتاب، «تمرکز بر نتایج» نام دارد. در این فصل با یک شیوه ساده و در عین حال کارآمد برای اولویت بندی کارها آشنا می‌شویم. نویسنده همچنین در ادامه به ضرورت سوق دادن کارکنان به اولویت بندی تکالیف برای اثربخشی بیشتر اشاره می‌کند.
«اشتیاق برای رهبری» عنوان دوازدهمین فصل کتاب است. این فصل به مهم‌ترین مسوولیت‌های یک رهبر پرداخته و تاکید می‌کند که رهبران، همیشه خود را در قالب تکالیف‌شان مسوول می‌دانند.
فصل سیزدهم به یکی از مهم ترین شاخصه‌های روانشناختی رهبران بزرگ یعنی «عزت نفس بالا» اشاره دارد. برایان تریسی در این فصل به بررسی شیوه‌هایی برای تقویت عزت نفس و نیز اهمیت خودباوری می‌پردازد.هر سازمانی همیشه بر اساس ویژگی‌های رهبر آن شکل می‌گیرد. به همین دلیل، گفتار و رفتار رهبر، تاثیر عمیقی بر گفتار و رفتار زیردستان خواهد داشت. فصل چهاردهم این کتاب، «الگویی برای دیگران باشید» نام دارد. در این فصل با برخی از مهم‌ترین اصولی که یک رهبر برای تاثیرگذاری مثبت روی دیگران باید به انجام برساند، آشنا
می‌شویم.
فصل پانزدهم کتاب «رهبری» به مساله «خودانگیزش بخشی» اختصاص دارد. هر رهبر علاوه بر انگیزش‌بخشی به زیردستان، وظیفه انگیزش بخشی به خود را نیز بر عهده دارد. اما چگونه می‌توان به این مهم دست یافت؟ بررسی زندگی رهبران بزرگ نشان داده است که طراحی چشم‌انداز می‌تواند اصلی‌ترین عامل برای خودانگیزش بخشی آنها باشد.
ضرورت تقویت ویژگی‌های لازم برای رهبری، موضوع فصل شانزدهم این کتاب است. در این بخش با ضرورت مطالعه و تقویت برخی عادت‌ها آشنا می‌شویم. همچنین نمونه‌های تاریخی ارائه شده در مورد هر یک از این موراد می‌تواند برای خواننده سودمند باشد.
فصل هفدهم به بررسی «قدرت کار جمعی» و اهمیت کار گروهی از دیدگاهی متفاوت می‌پردازد. نویسنده در این فصل، اطلاعاتی در مورد ضرورت تشکیل «اتاق فکر»، کمک به افراد مختلف برای پیشرفت و نیز نکاتی برای مربیگری موثر در محیط کاری ارائه کرده است.
«رهبری با توافق جمعی» عنوان فصل هجدهم کتاب «رهبری» است. در این کتاب، با اهمیت این سبک از رهبری و نیز ضرورت کمک به کارکنان برای مشارکت و نیز اهمیت شکوفاسازی آنها آشنا می‌شویم.
فصل نوزدهم کتاب به یکی از ضروری‌ترین پیش نیازها برای برقراری ارتباط موثر یعنی «گوش سپردن» می‌پردازد. نویسنده در این فصل، 4 توصیه کلیدی برای تقویت مهارت گوش سپردن ارائه می‌کند.
در فصل بیستم، با جنبه دیگری از خصوصیات رهبران بزرگ یعنی زندگی فردی و خانوادگی آنها آشنا می‌شویم. تردیدی نیست که برخی عادت‌های فردی و نیز سبک زندگی، تاثیر چشمگیری بر توانایی‌های ما در زمینه مدیریت امور خواهد داشت. عمل به توصیه‌های این فصل می‌تواند مسیر پیش رو برای تبدیل شدن به رهبری توانمند را هموارتر سازد.
سرانجام در فصل بیست و یکم، با یکی از ویژگی‌های اساسیِ رهبران که اتفاقا کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، آشنا می‌شویم. این ویژگی چیزی نیست جز «درستکاری». نویسنده تاکید دارد افرادی که از مسیر نادرست به موفقیت دست می‌یابند، نمی‌توانند مدت زیادی از آن بهره‌مند باشند. در واقع گزافه نیست اگر بگوییم «درستکاری» اساس دستیابی به موفقیت «پایدار» در رهبری و نیز زندگی است.

نقل از دنیای اقتصاد

آرشيو مطالب...


Copyright 2012
تعداد کاربران: 40