ثبت نام | ورود
English
امروز شنبه 1403.10.1 Iranian Construction Engineering and Management
صفحه اصلی
نگاهی به آینده

راه بین المللی اقتصاد ایران از پیمان بریکس یا شانگهای

شاگرد اول‌های اقتصاد جهان یا دوستان منطقه‌ای

سازمان همکاری‌های شانگهای سال 2001 توسط 4 کشور حوزه آسیای میانه در کنار چین و روسیه تشکیل شد و همانطور که در مرامنامه این سازمان ذکر شده بستری برای همکاری‌های چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی خواهد بود.

 هر چند اقتصاد نوظهوری مانند هند نیز در انتظار پیوستن به این این سازمان است اما آنچه این کشورها را گرد هم آورده است نوعی نزدیکی جغرافیایی و منافع اقتصادی ناشی از این حوزه است. در واقع شانگهای ابزار اقتصاد را برای تقویت منافع چند‌جانبه امنیتی به کار می‌گیرد. هر چند که نمی‌توان از منافع اقتصادی و تجاری حضور در این سازمان گذشت اما تفاوت ماهوی قابل توجهی با عضویت در ساختار دیگری چون بریکس دارد. بریکس گروهی متشکل از 5 اقتصاد نوظهور است در مقطع زمانی کنونی راه خود را برای پیوستن به کاروان جهانی توسعه یافته‌اند.  قدم‌های اولیه‌یی که کشورهای عضو بریکس برداشته‌اند تجربه‌ گرانبهایی برای ایران است که این روزها یکی از مهم‌ترین کاندیداهای ظهور اقتصادی در عرصه جهانی به حساب می‌آید. اگر ناظران بین‌المللی برجام را یک اتفاق مهم در حد فروریختن دیوار بین آلمان غربی و آلمان شرقی می‌دانند به واسطه دستاوردهای اقتصادی است که از این پس نصیب ایران خواهد شد.

فارغ از اینکه طرف متقابل با چه کیفیتی به تعهدات خود در قالب برجام عمل خواهد کرد، کاهش ریسک‌های درون و برون محیط اقتصادی ایران به سطحی کاهش یافته که براحتی قابل بازگشت به دوران اوج تحریم‌ها نیست. در چنین فضایی حضور موثر در اتحادیه و پیمان‌هایی به نوعی دیگر پوسته‌یی از آسیب ناپذیری به دور اقتصاد بکشند از هر کار دیگری واجب‌تر است. مثلا انتخاب بین شانگهای و بریکس به‌عنوان اولویت اول باید هوشمندانه صورت گیرد. با علم به اینکه 3 کشور مهم روسیه، چین و هند در هر دو سازمان مشترک هستند و احتمال اقبال زیادی نسبت به حضور در جمع خود دارند باید در داخل نیز طوری دیپلماسی اقتصادی را تنظیم کرد که در راستای بیشینه کردن منافع این انتخاب باشد. شانگهای اگرچه هم‌اکنون برای ایران در دسترس‌تر است اما با توجه به ماهیتش بیشتر دستاوردهایی همچون همبستگی امنیتی و تجاری دارد در حالی که ایران در ورای مرزهای شمالی خود دغدغه جدی در این حوزه ندارد.

در خصوص بحث‌های تجاری نیز با توجه به اینکه کشورهایی که در شانگهای حضور دارند و قبلا هدف تجاری برای ایران نبوده‌اند بازارهای جذابی نیستند. در طرف مقابل اما نشستن دور میز بریکس با کشورهایی مانند برزیل و آفریقای جنوبی در کنار 3 کشور مذکور راه ایران را برای حضور در جمع شاگرداول‌های کنونی اقتصاد جهانی مهیا خواهد کرد. حضوری که هم تجربه این کشورها که عموما بافت‌های فرهنگی مشابهی با ایران دارند قابلیت انتقال پیدا خواهد کرد و هم مهم‌تر از آن قرار گرفتن در معرض ارزیابی و توجه کشورهای توسعه یافته است. اقتصاد نیز همچون دنیای مد قواعدی دارد که نمی‌توان صرفا آنها را بر اساس طرح‌ها و محاسبات و توجیه‌های علمی و فنی تفسیر کرد بلکه بودن در کنار کشورهای شاخص این توانایی را دارد تا حد زیادی بحث بی‌اعتمادی انباشته به اقتصاد ایران را از بین ببرد. نیاز به تذکر و یادآوری نیست که این پیمان‌ها تنها وسیله هستند و هدف نهایی به دست خود ایرانیان و در چارچوب حکمرانی موجود قابل دستیابی است اما اگر برای رسیدن به سکوهای پرش هدفگذاری کرده‌ایم نباید از چنین تسهیلاتی نیز به راحتی بگذریم.

در هر صورت ایران به‌دلیل آنکه متحد استراتژیک هیچکدام از کشورهای روسیه، هند و چین نیست اگر تنها یک کوپن نزد آنها دارد بهتر است این کوپن صرف انتخابی شود که راه روشن‌تر و طولانی‌تری را پیش روی اقتصاد ایران باز کند. این انتخاب‌ها و بهره‌برداری از این فرصت‌های مقطعی است که سرنوشت کشورهای مختلف را دگرگون کرده است و اکنون هر چند در فضای داخلی با یک نقطه عطف در خصوص انتخاب‌های درست مواجهیم در محیط بیرونی نیز با کشکولی از این انتخاب‌ها روبرو هستیم که باید با شناخت درست و تامل جدی با آنها روبرو شد.



آرشيو مطالب...


Copyright 2012
تعداد کاربران: 40